گالری اعتماد
۱۳۹۶
- محل
- تهران
- کارفرما
- آقای اعتماد
- نوع
- نوسازی،فرهنگی
- وضعیت
- تکمیلشده
گالری اعتماد
2018
- محل
- تهران
- کارفرما
- آقای اعتماد
- نوع
- نوسازی، فرهنگی
- وضعیت
- تکمیلشده
فلسفهی مواجهه با بنا
برای شناخت شهر، باید وارد پسکوچههایش شد و بناها را نه فقط با چشم، بلکه با خاطره، نور و ماده لمس کرد. خانهی قدیمی اعتماد نیز برای ما چنین بود؛ بنایی که در نگاه اول، خود مسیر طراحی را زمزمه میکرد: نیاز به تخریب نداشت، نیاز به گوشسپردن داشت.
در این پروژه، رویکرد اصلی نه «ساختن» بلکه «بازخوانی» بود — طراحی برای طراحی نکردن؛ حفظ اصالت، بازنگری عملکرد و احترام به تاریخ بنا.
نگاه به گذشته
ساختمان دههچهل، شخصیت و هویتی مستقل داشت. سرو پنجاهسالهاش، پیچهای گلیسین و انار پایدیوار ، نه المانهایی تزئینی، بلکه بخشی از حافظهی معماری بودند. وظیفهی ما حفظ همین هویت بود: نه بازآفرینی گذشته، بلکه ادامه دادن نفس آن.
بنابراین پروژه در مسیر حداقلمداخله شکل گرفت: بازسازی بدون حذف تاریخ، تغییر بدون پاککردن لایههای پیشین.
مقاومسازی و ملاحظات اجرایی
در مرحلهی فنی، سازهی موجود قابل سکونت بود اما برای کاربری جدید کافی نبود. بهمنظور تقویت و پایداری بلندمدت، ۳ دیوار برشی و ۷ شمع اجرا شد. برای ایجاد عمق فضایی و امکان نمایش بهتر آثار، دیوارهایی حذف و سیر حرکتی بازتر شد.
این بخش از پروژه نشان داد که چگونه معماری میتواند میان امنیت سازه و آزادی دیداری توازن ایجاد کند.
دسترسی و ارتباط با بافت
پروژه دارای دو ورودی است؛ هرکدام با روایتی متفاوت:
🔹 ورودی اصلی — خیابان شیرودی سنگ تراورتن، قامت سرو کهنسال، پنجرهای که تنها منظر بنا را نگه داشت و حافظ گفتوگو با شهر شد.
🔹 ورودی دوم — کوچه جمال نمای آجری ابلق که بارها در بافت تکرار شده، احترام به اصالت محله و خوانش آرام گذشته.
این دو ورودی، دو لحناند در یک روایت.
تبدیل خانه به گالری — نور، مسیر و مکث
تغییر کاربری از مسکونی به گالری یعنی تبدیل فضا به سکوت. برای کنترل تمرکز، تمامی پنجرهها بسته شد جز مسیری که به سرو میرسید — یک قاب انتخابشده، یک دعوت به تأمل.
در نتیجه، نور هدایتشده تبدیل شد به ابزار نمایش، و حرکت در فضا ریتمی معمارانه پیدا کرد.
نقش گیاه و حضور طبیعت در پروژه
حیاط همچون خود بنا، سالخورده اما زنده بود. گیاهان رونده، یاسها و گلیسینها حافظان نما بودند. برای سرعتبخشیدن به سبزشدگی، یاس هلندی اضافه شد تا حیاط و نما همچنان گفتوگوی خود را ادامه دهند.
اینجا Nature نه «زینت»، بلکه همنفس معماری است.
سادگی، اصالت، تداوم
در پایان، تصمیم ما ساده بود: بنا باید همان که بود بماند — بیحاشیه، صادق، پابرجا. راهپله و نردههای قدیمی، آجر ابلق، تراورتن، سرو و انار… همه ماندند تا خانه داستانش را در لباسی تازه روایت کند.
این پروژه تلاشی بود نه برای تغییر چهرهی ساختمان، بلکه برای ادامهدادن زندگی آن.